ارسال رایگان برای سفارش‌های بالای ۵ میلیون تومان!
مطالعات موردی

مقدمه: پایان جهانی‌سازی و ظهور اقتصادهای شبکه‌ای

مسیحا سجادی 1404/08/10 15 بازدید
مقدمه: پایان جهانی‌سازی و ظهور اقتصادهای شبکه‌ای

پایان جهانی‌سازی و ظهور اقتصادهای شبکه‌ای: فرصت تاریخی برای صنعت ایران

چکیده

نظم اقتصاد جهانی در حال گذار از یک دگرگونی بنیادین است؛ گذار از دوران فرا-جهانی‌سازی مبتنی بر «کارایی» به عصری نوین که در آن «تاب‌آوری» و انعطاف‌پذیری شبکه‌های منطقه‌ای حرف اول را می‌زند. این تغییر پارادایم، گرچه برای بسیاری از اقتصادهای جهان disruptive و چالش‌برانگیز است، اما به شکلی منحصربه‌فرد با قابلیت‌های ویژه‌ای که صنعت ایران، هرچند به بهایی گزاف، در طول دهه‌های گذشته کسب کرده، همسو است. دهه‌ها تحریم و انزوای اقتصادی، یک مخزن عظیم از ظرفیت‌های صنعتی بلااستفاده و فرهنگی سازمانی را ایجاد کرده که در مواجهه با عدم قطعیت و مدیریت بحران، آبدیده شده است. این گزارش استدلال می‌کند که ایران با اتخاذ مدل «اقتصاد اشتراکی صنعتی» (Industrial Sharing Economy)، قادر خواهد بود بزرگترین نقطه ضعف خود - یعنی ظرفیت خالی گسترده کارخانه‌ها - را به بزرگترین نقطه قوت خود بدل سازد. این مدل، راه را برای ساخت یک اکوسیستم صنعتی داخلی، خودکفا، منعطف و قدرتمند هموار می‌کند که نه تنها برای بقا، بلکه برای شکوفایی در دوران جدید اقتصاد جهانی آماده است. این گزارش یک نقشه راه استراتژیک برای تبدیل تهدیدهای دیروز به فرصت‌های بی‌بدیل فردا ارائه می‌دهد.


مقدمه: طوفان جهانی، کشتی ایرانی

جهان در میانه یک طوفان تمام‌عیار اقتصادی و ژئوپلیتیکی قرار گرفته است. نظمی که برای بیش از سه دهه بر پایه جهانی‌سازی، زنجیره‌های تأمین گسترده و بهینه‌سازی هزینه‌ها بنا شده بود، اکنون در برابر مجموعه‌ای از شوک‌های سهمگین در حال فروپاشی است. تنش‌های ژئوپلیتیکی فزاینده میان قدرت‌های بزرگ مانند ایالات متحده و چین، بحران‌های بهداشت عمومی بی‌سابقه نظیر همه‌گیری کووید-۱۹، حوادث اقلیمی شدید و در نهایت، جنگ در اوکراین، همگی دست به دست هم داده‌اند تا پایه‌های اقتصاد جهانی را به لرزه درآورند. این تحولات، مفهومی نوین را در ادبیات اقتصادی جهان مطرح کرده است: «جهانی‌زدایی» (Deglobalization) یا به تعبیری دقیق‌تر، «چندتکه شدن اقتصاد جهان» (Fragmentation of the World Economy). شواهد نشان می‌دهد که این روند، یک اختلال موقتی نیست، بلکه یک تغییر ساختاری بلندمدت و عمیق در نحوه تعامل کشورها و شرکت‌ها در عرصه بین‌المللی است.   


در این چشم‌انداز پرآشوب، صنعت ایران در موقعیتی کاملاً منحصربه‌فرد قرار دارد. در حالی که اقتصادهای بزرگ جهان به تازگی در حال یادگیری نحوه مقابله با اختلالات زنجیره تأمین، ریسک‌های ژئوپلیتیکی و ضرورت تاب‌آوری هستند، صنعتگران ایرانی بیش از چهار دهه است که در چنین محیطی فعالیت می‌کنند. انزوای تحمیلی، به طور ناخواسته، صنعت ایران را به یک میدان تمرین سخت برای پارادایم اقتصادی جدید تبدیل کرده است. این تجربه گران‌سنگ، امروز می‌تواند به یک مزیت استراتژیک بدل شود و ایران را در جایگاه «پیشگام» (First-Mover) در ساخت یک مدل صنعتی واقعاً تاب‌آور قرار دهد.


تحلیل دقیق‌تر داده‌های تجارت جهانی نشان می‌دهد که این دگرگونی، صرفاً به معنای بازگرداندن صنایع به داخل مرزها (Reshoring) نیست، بلکه بازآرایی زنجیره‌های ارزش در قالب شبکه‌های پیچیده‌تر، منطقه‌ای و دارای افزونگی (Redundancy) است. برای مثال، در حالی که واردات مستقیم ایالات متحده از چین کاهش یافته، صادرات چین به کشورهای واسطه‌ای مانند مکزیک و ویتنام (که سپس محصولات را به آمریکا صادر می‌کنند) به شدت افزایش یافته است. این الگو نشان می‌دهد که جهانی‌سازی در حال پایان یافتن نیست، بلکه در حال دگردیسی از یک مدل ساده «مرکز-پیرامون» (Hub-and-Spoke) که در آن چین کارخانه جهان بود، به یک مدل پیچیده‌تر و چندقطبی «شبکه‌ای» (Networked) است. بنابراین، فرصت تاریخی برای ایران، نه در تبدیل شدن به یک قلعه منزوی، بلکه در تثبیت موقعیت خود به عنوان یک «گره» (Node) حیاتی، تاب‌آور و غیرقابل جایگزین در یک شبکه اقتصادی منطقه‌ای نهفته است. این گزارش، مسیر تحقق این چشم‌انداز را ترسیم می‌کند.