ارسال رایگان برای سفارش‌های بالای ۵ میلیون تومان!
راهنمای صنعتی

مقدمه: تکامل تاریخی و انقلاب فناورانه در تولید استیل

مسیحا سجادی 1404/08/18 8 بازدید
مقدمه: تکامل تاریخی و انقلاب فناورانه در تولید استیل

از مشاهده تا تولید انبوه: تحلیلی بر تکامل تاریخی و انقلاب فناورانه در تولید فولاد زنگ‌نزن

فولاد زنگ‌نزن (Stainless Steel)، آلیاژی مبتنی بر آهن که مشخصه‌ی اصلی آن مقاومت در برابر خوردگی و زنگ‌زدگی است، امروزه یکی از بنیادی‌ترین مواد در تمدن مدرن محسوب می‌شود.1 این ماده که حاوی حداقل $10.5\%$ کروم ($Cr$) است، مقاومت خود را مدیون یک لایه‌ی پسیو (passive film) محافظ و خودترمیم‌شونده بر روی سطح خود است.1 با این حال، ظهور این ماده‌ی حیاتی، نتیجه‌ی یک لحظه‌ی «اکتشاف» واحد نبود، بلکه فرآیندی تکاملی بود که نزدیک به یک قرن طول کشید تا از یک مشاهده‌ی کنجکاوانه‌ی آزمایشگاهی به یک اختراع تجاری قابل اتکا، و چندین دهه‌ی دیگر زمان برد تا به یک کالای اساسی مقرون‌به‌صرفه تبدیل شود.

این گزارش، تاریخچه‌ی چندوجهی فولاد زنگ‌نزن را از جرقه‌های علمی اولیه تا اختراع تجاری آن بررسی می‌کند و سپس به تحلیل عمیق نوآوری‌های فناورانه‌ی پس از آن، به‌ویژه فرآیند $AOD$ (کربن‌زدایی اکسیژن آرگون) و ریخته‌گری مداوم می‌پردازد؛ نوآوری‌هایی که هزینه‌های تولید را به شدت کاهش دادند و تولید انبوه جهانی آن را ممکن ساختند.

بخش ۱: تکامل یک کشف: تاریخچه چند وجهی فولاد زنگ‌نزن

تاریخچه‌ی فولاد زنگ‌نزن به بهترین شکل از طریق تمایز میان «کشف علمی» (مشاهده‌ی یک پدیده) و «اختراع تجاری» (ارائه‌ی یک راه‌حل عملی) قابل درک است.3

۱.۱. تمایز کلیدی: «کشف علمی» در برابر «اختراع تجاری»

نزدیک به ۹۰ سال فاصله، بین اولین مشاهده‌ی علمی مقاومت به خوردگی آلیاژهای آهن-کروم و تجاری‌سازی موفقیت‌آمیز آن وجود دارد. این تأخیر طولانی، یک شکست علمی نبود، بلکه نشان‌دهنده‌ی یک مانع متالورژیکی عظیم بود. دانشمندان قرن نوزدهم می‌دانستند که آلیاژهای حاوی کروم در برابر اسید مقاوم هستند 4، اما فناوری‌های موجود (مانند کوره‌های زمینی) قادر به تولید این آلیاژها با کربن به اندازه‌ی کافی پایین نبودند تا هم کارپذیر (ductile) و هم واقعاً «ضد زنگ» باشند. بنابراین، «اختراع» فولاد زنگ‌نزن در اوایل قرن بیستم، به همان اندازه که به ترکیب شیمیایی (Composition) وابسته بود، به تکامل فرآیندهای تولید (Process) مانند کوره‌ی قوس الکتریکی نیز بستگی داشت.

۱.۲. جرقه‌های اولیه (۱۸۲۰-۱۸۹۰): مشاهدات آزمایشگاهی

ریشه‌های فولاد زنگ‌نزن به اواخر قرن هجدهم بازمی‌گردد، زمانی که عنصر کروم در سال ۱۷۹۸ توسط لویی ووکلن (Louis Vauquelin) به آکادمی فرانسه معرفی شد.4 در دهه‌های ۱۸۲۰، دانشمندان برجسته‌ی بریتانیایی، جیمز استادارت (James Stoddart) و مایکل فارادی (Michael Faraday)، که بر روی بهبود خواص فولاد کار می‌کردند، مقاومت آلیاژهای آهن-کروم (که آن‌ها «فولادهای کرومی» می‌نامیدند) را در برابر عوامل اکسیدکننده مشاهده کردند.4

با این حال، مهم‌ترین مشاهده‌ی اولیه در سال ۱۸۲۱ توسط مهندس معدن فرانسوی، پیر برتیه (Pierre Berthier)، انجام شد. برتیه به صراحت دریافت که آلیاژ آهن و کروم در برابر برخی اسیدها مقاوم است و به طور مشخص، استفاده از آن را برای ساخت کارد و چنگال پیشنهاد داد.2 این «کشف علمی» پتانسیل ماده را نشان داد، اما به دلیل محتوای کربن بالا و شکنندگی آلیاژهای حاصل، به یک محصول عملی منجر نشد.

۱.۳. پیشگامان فراموش‌شده (۱۸۹۰-۱۹۱۰): تدوین نقشه‌ی متالورژیکی

مرحله‌ی بعدی تکامل، درک علمی خود آلیاژها بود. در سال ۱۸۷۵، یک فرانسوی دیگر به نام بروست‌لاین (Brustlein)، اهمیت حیاتی پایین بودن کربن را برای دستیابی به مقاومت در برابر خوردگی درک کرد؛ او دریافت که برای ساخت آلیاژ با کروم بالا، کربن باید زیر $0.15\%$ باشد.3

در اوایل قرن بیستم، لئون گیه (Léon Guillet) در فرانسه، نقشی حیاتی اما اغلب نادیده گرفته شده ایفا کرد. گیه در سال ۱۹۰۴، تحقیقات متالورژیکی گسترده‌ای را بر روی آلیاژهای آهن-کروم منتشر کرد و ترکیباتی را مستند ساخت که امروزه به عنوان فولادهای زنگ‌نزن سری ۴۰۰ (فریتی و مارتنزیتی) شناخته می‌شوند.3 در سال ۱۹۰۶، او تحقیقات خود را به آلیاژهای آهن-نیکل-کروم گسترش داد و ناخواسته، ساختار متالورژیکی پایه‌ای سری ۳۰۰ (آستنیتی) را مستند کرد.7

نکته‌ی شگفت‌انگیز این است که گیه یک متالورژیست بود، نه یک شیمیدان خوردگی. او ساختارهای کریستالی و خواص مکانیکی این آلیاژها را به دقت ثبت کرد، اما پتانسیل عظیم مقاومت به خوردگی آن‌ها را به طور کامل درک نکرد و در نشریات خود به آن اشاره‌ی چندانی ننمود.3 گیه عملاً «نقشه‌ی گنج» را ترسیم کرد، اما این مخترعان عملی بودند که گنج (مقاومت به خوردگی) را پیدا کردند.

۱.۴. اختراع همزمان (۱۹۱۲-۱۹۱۳): حل یک مشکل عملی

«اختراع» فولاد زنگ‌نزن یک رویداد واحد نبود، بلکه یک «اختراع دوگانه» و همزمان بود که در دو کشور مختلف، برای حل دو مشکل مهندسی کاملاً متفاوت رخ داد و منجر به ایجاد دو خانواده‌ی اصلی این فولادها شد.

۱.۴.۱. هری بریرلی (Harry Brearley) در شفیلد، انگلستان

هری بریرلی، متالورژیست آزمایشگاه تحقیقاتی Brown-Firth، به دنبال حل یک مشکل عملی نظامی بود: فرسایش (Erosion) لوله‌های تفنگ در اثر حرارت و گازهای ناشی از شلیک.6 در سال ۱۹۱۳، او در حال آزمایش آلیاژهای مختلفی بود. طبق روایتی مشهور، او متوجه شد که یکی از نمونه‌های دور ریخته شده‌اش، برخلاف بقیه، زنگ نزده است.11 بررسی دقیق‌تر نشان داد که این نمونه حاوی حدود $13-14\%$ کروم و $0.24\%$ کربن بود.3 این ماده که ابتدا «فولاد ضد زنگ» (Rustless Steel) نام گرفت 3، یک فولاد مارتنزیتی بود (مشابه گرید ۴۲۰ امروزی) 6؛ ماده‌ای سخت و مقاوم به سایش، که دقیقاً برای کاربردهایی مانند کارد و چنگال (که بریرلی به سرعت پتانسیل آن را دید) و ابزارهای برنده مناسب بود.

۱.۴.۲. ادوارد ماور و بنو اشتراوس (Maurer & Strauss) در آلمان

در همان زمان، در کارخانه‌ی Krupp آلمان، ادوارد ماور (Eduard Maurer) و بنو اشتراوس (Benno Strauss) در حال کار بر روی یک چالش مهندسی متفاوت بودند: یک کاربرد دریایی که نیاز به مقاومت در برابر آب دریا داشت (احتمالاً برای بدنه‌ی قایق بادبانی Germania).3 آن‌ها در سال ۱۹۱۲ آلیاژی را به ثبت رساندند که حاوی نسبت بالایی از کروم (15-40\%) و همچنین نیکل (Ni) (کمتر از 20\%) بود.12 این اختراع، فولاد آستنیتی بود؛ ماده‌ای که نه تنها مقاوم به خوردگی بود، بلکه به دلیل داشتن نیکل، بسیار انعطاف‌پذیر (ductile) و قابل شکل‌دهی بود. این آلیاژ، سنگ بنای فولادهای زنگ‌نزن سری ۳۰۰ (مانند گرید ۳۰۴) شد.

بنابراین، «فولاد زنگ‌نزن» به طور همزمان در دو شکل متالورژیکی مجزا اختراع شد: مارتنزیتی (توسط بریرلی) و آستنیتی (توسط ماور و اشتراوس).

۱.۵. توسعه و تولید انبوه (۱۹۲۰ به بعد)

پس از اختراع تجاری، استفاده از این ماده به آرامی آغاز شد. در ابتدا به دلیل هزینه‌ی بالا، عمدتاً به کاربردهای خاص و لوکس مانند کارد و چنگال محدود بود. با این حال، در دهه‌ی ۱۹۳۰، استفاده از آن در سینک‌های آشپزخانه متداول شد.4 جنگ جهانی دوم (دهه‌ی ۱۹۴۰) تقاضا برای مواد استراتژیک و با عملکرد بالا را افزایش داد و فولاد زنگ‌نزن در موتورهای هواپیما و ماشین‌های جنگی به کار رفت.13 در دهه‌ی ۱۹۵۰، با شروع عصر فضا، کاربردهای آن به تجهیزات فضایی، دوربین‌های زیر آب و سایر فناوری‌های پیچیده گسترش یافت.13 اما علی‌رغم این پیشرفت‌ها، فولاد زنگ‌نزن تا اواسط قرن بیستم یک فلز گران‌قیمت و خاص باقی ماند. انقلاب واقعی که آن را به یک کالای اساسی تبدیل کرد، نه در ترکیب شیمیایی، بلکه در فناوری تولید رخ داد.